jump to navigation

واقعا چرا؟ سپتامبر 28, 2009

Posted by aMiN in جالب و بکر.
Tags: , , , ,
trackback

هميشه توي ذهن و فكر همه ماها چراهاي زيادي وجود داره كه هم بتونيم خودمون رو بهتر بشناسيم و هم بتونيم دنياي اطرافمون رو بيشتر درك كنيم و منم از اين حيث مستثني نيستم اما چند سالي ميشه كه درگير يه چراي بزرگ شدم كه اصلا نه تموم ميشه نه جواب داره و نه اصلا پاك ميشه!

هميشه همه مي گند كه بايد ازدواج كرد و هر كسي هم دلايل خودش رو داره يكي مي گه بخاطر توليد مثل يكي مي گه بخاطر تشكيل خانواده يكي مي گه عشق يكي مي گه بخاطر اينكه خدا و قران گفته و يا عده ايي ساده لوح كه مي گن بخاطر روابط جنسي! البته دلايله ديگه ايي هم وجود داره كه همه ما اونها رو بارها شنيديم اما هيچ كدوم از اين دلايل واسه من قانع كننده نيست و نمي تونم به صورت كامل خودم رو راضي كنم واسه ازدواج و من قبل از ايكه كاري رو انجام بدم بايد به صورت كامل از لحاظ قلبي و عقلي راضي شده باشم .

حالا واقا چرا ما بايد ازدواج كنيم؟

whyNike

پي نوشت:

توصيه مي كنم نظرات رو هم بخونيد كه خيلي جالب داره مي شه!

در نهايت اين پست رو تقديم مي كنم به بلاگ يادداشت هاي يك دختر ترشيده كه زيادي هم در كف ازدواج مي باشند!!!

دیدگاه»

1. silvercover - سپتامبر 28, 2009

خیلی خیلی خیلی سادس به نظر من. چون :

– اینکه ما انسان ها به صورت جفت خلق شدیم و خالق اینطور ما رو آفریده که با هم مچ بشیم. این مچ شدن میتونه به صورت ازدواج باشه و یا هر شکل دیگش. از مسائل جنسی گرفته تا عشق. تنها کافیه که یکی از این موارد در شما دیده بشه و به خودی خود به نظر من ثابت میشه که شما نیازمند جنس مخالفی. حالا چه خوشت بیاد چه بدت بیاد.

– اگر این سوال به ذهنت بدون محرک های بیرونی الزاما خطور کرده که چرا من باید ازدواج کنم ،پس حتما چیزایی در درونت دیدی که به دنبال پاسخش هستی. اگر نبود که ضرورت ایجاب نمیکرد ازدواج کنه در کنار عامل قبلی.

aMiN - سپتامبر 29, 2009

مرسي حامد جان از نظرت
اما شما هم همان مسائل تكراري رو دوباره تكرار كردي ولي در كل اگه منظورت رو درست فهميده باشم ميگي نياز مي تونه مهمترين عامل واسه ازدواج باشه!

2. مهیب - سپتامبر 28, 2009

خیلی به این فکر نکن چرا باید ازدواج کنی ، چون به من هم دقیقا مثل تو همیشه میگن که باید ازدواج کنی ، حتی می گن زن بگیر تا پیشرفت کنی ! اما با اتفاقاتی که هر روز با اون مواجه میشم بیشتر به این نتیجه می رسم که زن مانع پیشرفت مرد میشه .
اما روزی میرسه که می بینی به یه دختر اونقدر علاقه مند شدی که دوست داری تمام عمرت رو با اون سپری کنی ، احساس می کنی می تونه مکمل تو باشه و شاید هیچ راهی به غیر از ازدواج نتونه تو رو به اون برسونه ، تازه اونوقت می فهمی که ازدواج چقدر مهمه . شاید بهتر باشه که تو به فکر ازدواج نباشی و منتظر باشی تا ازدواج یه روزی خودشو بهت تحمیل کنه

aMiN - سپتامبر 29, 2009

من اين رو قبول ندارم كه زن مانع پيشرفته مرد ميشه چه بسا كه آمريكاييها يه ضرب المثل دارند كه ميگه پشت هر مرد موفقي يه زن بزرگ وجود داره و ما هم كم نديديم مردهاي موفقي كه ازدواج موفق هم داشتند.
اما در ادامه صحبتتون اصلا منطقي نيست كه صبر كنم تا بهم تحميل بشه چون اختيار زندگي من دست خودمه!
اما اگر درست متوجه شده باشم شما مي گيد عشق و علاقه يا به تعبير ديگه هوس مي تونه عامل موثر در ازدواج باشه!

مهیب - سپتامبر 29, 2009

اولا که هوس تعبیر دیگه‌ی عشق و علاقه نیست .
اینکه میگی اختیار زندگیت دست خودته که هیچ شکی درش نیست ، اما باید بدونی که در مقوله‌ی ازدواج تو زندگی دو راه بیشتر نداری :
راه اول اینه که ازدواج نمی کنی و تا آخر عمر تنها زندگی می کنی .
و راه دوم اینه که ازدواج می کنی و یک زن رو تا آخر عمر به عنوان شریک زندگیت می پذیری .
اما اینکه می گم منتظر باش تا ازدواج خودش رو بهت تحمیل کنه به خاطر اینه که مطمئنم یه روزی این نیاز رو احساس می کنی که به کسی به غیر از افراد خانوادت احتیاج داری تا نه تنها از نظر جنسی بلکه از نظر روحی و روانی و احساسی هم تو رو ارضا کنه
اگر به این چیزها که گفتم نیاز پیدا نکردی که راه اول رو انتخاب می کنی و اگر نیاز پیدا کردی شاید دلیل دیگه‌ای نباشه تا قلب و عقل تو رو راضی کنه

3. علیرضا - سپتامبر 28, 2009

سوالی هست که مدتیه ذهن من رو هم به خودش درگیر کرده یعنی دقیقا زماین این سوال پیش اومد که یکی از پادکست های زیگ زاگ در مرود ازدواج رو شنیدم کلا درگیرم شدم با این مقوله 😉

aMiN - سپتامبر 29, 2009

خوشحالم كساني هستند كه اصلا به اين موضوع هم فكر مي كنند و به صورت عادت يا غريضي تن به ازدواج نمي دهند!

4. Calabros - سپتامبر 29, 2009

ینی پولشو داری حوصلشم داری موقعیتشم داری فقط مونده فلسفش؟

aMiN - سپتامبر 29, 2009

بحث حوصله داشتن اصلا با ازدواج جور در نمياد اما موقعيتش رو دارم اما بقوله شما فلسفش مونده!

5. سیناک - سپتامبر 29, 2009

اول سلام می‌کنم به آقا امین گل که الان هم دارم باهاش چت می‌کنم!
سلام امین جان حالت خوبه؟ گفتی هوای شیراز مساعده و جای من خالی ، میدونی چقدر دیفرست شدم وقتی اینو گفتی
درکل ازدواج چیزه خوبیه ولی اگر جنبش رو داشته باشی (این حرف‌هایی که می‌زنم همه از قول دوستان متعهلم هست که مدتیه ازدواج کرده‌اند)
یکی از دوستان می‌گفت: دلت می‌یاد پولی رو که در میاری با یکی دیگه قسمت کنی؟ گفتم نه ، گفت پس ازدواج نکن! (راست میگه به خدا)
تبلیغات بازرگانی : هاست و دامنه ارزان ، طراحی سایت در http://pagesaz.ir/
یکی دیگه می‌گفت: زنم حوصلمو سر می‌بره ٰ همش حرف می‌زنه همش حرف می‌زنه منم از اون آدمایی هستم که بدم میاد یکی حرف بزنه (خداییش یه زن پیدا کنید که حرف نزنه! بدید به این دوست ما تا خیالش از این بابت راحت باشه)
یکی دیگه از دوستانی که زیاد دوستم نیست می‌گفت: ازدواج نکن کمرت میشکنه! دلیلش رو نگفت!

aMiN - سپتامبر 29, 2009

آخه سينا خدا بگم چه كارت كنه، تبليغ بازرگاني وسطش چيه ديگه!
تو رو در وايسي هم پاكش نمي كنم!
خوب ميومدي نظر خودت رو مي گفتي نه نظر ديگران اما خوب من كه نظر تورو مي دونم نمي خواهي اصلا ازدواج كني !!!
اما عمرا ازدواج مي كني خوبم مي كني اين شتريه كه در خونه همه مي شينه آش كشك خالته بخوري پاته نخوري پاته!
وقتي ازدواج كردي يا اينجا بگو بدبخت شدم(LoL)
من حاضرم با كسي كه دوسش دارم پولم رو شر كنم چون اونم زندگيش رو با من شر مي كنه!
من عاشق حرف زدنم مخصوصا اگه از حرف زدن با طرف مقابلم لذت ببرم!
اون دوستت هم بايد بيا اينجا نظرش رو با دليل بگه كه چرا كمر آدم ميشكنه؟!

6. silvercover - سپتامبر 29, 2009

اگر این رو قبول نداری:

من اين رو قبول ندارم كه زن باعث پيشرفته مرد ميشه چه بسا كه آمريكاييها يه ضرب المثل دارند كه ميگه پشت هر مرد موفقي يه زن بزرگ وجود داره و ما هم كم نديديم مردهاي موفقي كه ازدواج موفق هم داشتند.

پس این رو چی:

زن می تونه باعث پيشرفته مرد بشه…

7. شین - اکتبر 3, 2009

سلام
اصلا مقوله پیشرفت رو کنار بگذارید.آدم با عرضه خواهی نخواهی پیشرفت میکنه.
در مورد اینکه اصلا چرا باید ازدواج کرد، خب منم به این موضوع فکر میکنم.جدیدا دارم فکر کنم خب اگر ازدواج نکنم مثلا چی میشه؟ میمیرم؟
حالا اینها به کنار ازدواج ریسک داره.اونم خیلی زیاد.کسی رو که تا به حال فقط برای چند ساعت اونم بیرون از خونه دیدیش، نه زیر یک سقف رو برای زندگی تا همیشه و زیر یک سقف انتخاب کنی.واقعا شهامت میخواد.
ازدواج غیر از آمادگی مالی نیاز به آمادگی و پختگی روحی داره.کی میتونه بگه من خیلی پخته شدم؟
در مورد اون آقا که گفته کمرش شکسته از نظر مالی منظورش بوده.خرج زندگی خیلی بالاتر از اونه که یک مجرد پیش بینی میکنه.خب ماشالا احمدی نژاد هم داره به شکستن کمر مردم کمک شایان میکنه.
در کل فکر کنم شما نظر من رو نمیخواستید :دی چون دوست داشتید از نظر یک همجنس خودتون قضیه رو بررسی کنید.

8. الي - اکتبر 3, 2009

اينجا همه پسرن ومن به عنوان يه دختر احساس غريبي ميكنم
اما دلم نيومد نظرم رو راجع به اين موضوع نگم
پس : به نظر من ازدواج به اشتراك گذاشتن احساساتته اونم فقط با يه نفره به اشتراك گذاشتن لحظات خوب و بد زندگيته
داشتن يه همراه هميشه دلگرم كننده ست نه؟ نگو نه كه باورم نميشه آدميزاد تا يه زماني تنهايي رو دوست داره نياز به داشتن همراه هميشگيه

9. امین - اکتبر 3, 2009

خوب دیدم که اینجا همه نظر دادند من هم نظرم را بگم، فقط قبل از شروع بگم که من 25 اسفند 1387 ازدواج کردم و بعد از 4 ماه زندگی مشترک برای ادامه تحصیل به بریتانیا به صورت تنها آمدم. اما تجربه‌ی من:
به نظر من زمانی باید ازدواج کنی که هدف داشته باشی و هدفت هم نباید اهداف جنسی باشه. یعنی اگر بیشتر از 10 درصد دلیل ازدواجت جنسی باشد بدون که یک جای کار مشکل دارد! به نظر من در ازدواج باید همه چیز را به اشتراک بگذاری و از همه از بعضی چیزهایی که بخری لذت ببری اما باید از زندگی مشترک لذت ببری. یک نکته را هم فراموش نکن که در شروع هر چیزی درگیری، خطا و سختی هست وباید آمادگی برای اینها داشته باشی. الان هم که تنها هستم قدر یک شریک در زندگی را می‌دونم و نکته آخر اینکه:
افرادی که هر روز با یکی هستند و هر شب با یکی می‌خوابند تنها مزه‌ی سکس را درک می‌کنند و مزه‌ی عشق همراه با سکس را درک نمی‌کنند.

10. علی رشوند - اکتبر 7, 2009

سلام
بقول نیچه ازدواج قلعه ای است آنانکه وارد شدند دوست دارند خارج شوند و آنانکه بیرون قلعه هستند دوست دارن وارد شوند

موفق باشید هرانک

11. کاوه - اکتبر 13, 2009

ضرب المثل کاملش این است: پشت سر هر مرد بزرگی، یک زن بزرگ است که نتوانسته جلوی پیشرفت او را بگیرد! شاهد این مدعا اینکه تقریبا تمام بزرگان زمانی یک کار مهم را به انجام رسانده اند که یا از معشوقه شان جدا شده اند، یا به کمک یک کیس تازه خود را از کیس قبلی رها کرده اند!

12. مهدی - اکتبر 17, 2009

به نظر من که تا وقتی آدم نیاز وجود یک شریک رو توی زندگیش احساس نکرده ، تن دادن به ازدواج کار احمقانه ایه !
بعضیا رو من دیدم که به اجبار یا عادت یا هر چیزی که اسمشو می زاری ازدواج کردن و الان بلانسبت مثل سگ (البته بلانسبت این حیوان شریف 😐 ) پشیمونن
همه کاراشون می شه با اکراه و زندگی هم سیاه 🙂

13. محمد - آوریل 1, 2010

اااااگه میخواهین زندگی کنین یک زن کافیست و اگر نمیخواهین زندگی کنین زندگی کسی را خراب نکنین زیرا که شهوت به جایی نمیرسد.17ساله از شیراز


برای سیناک پاسخی بگذارید لغو پاسخ